اشعار اهلبیت اطهار

اشعار در مدح اهلبیت

اشعار اهلبیت اطهار

اشعار در مدح اهلبیت


من ایرانم و تو عراقی؛ چه فراقی چه فراقی

بگیر از دلم یه سراغی؛ چه فراقی چه فراقی

دوری و دوستی سرم نمیشه و هیچ کجا واسم حرم نمیشه

از تو دورم باورم نمیشه و دارم می میرم

کربلا واسم ضروریه حسین؛ اربعین اوضاع چه جوریه حسین؟

کار من امسال صبوریه حسین؛ دارم می میرم

من ایرانم و تو عراقی؛ چه فراقی چه فراقی

بگیر از دلم یه سراغی؛ چه فراقی چه فراقی

جوونیم فدا سر ساقی؛ چه فراقی چه فراقی

آرزومه راهی مشایه شم؛ کربلایی شم باهات همسایه شم

پرچم سرخت باشه؛ آسایشم آروم جونم

این روزا عطر اقاقیا میخوام؛ تلخی چای عراقی رو میخوام

گریه تو صحن ساقیو میخوام آروم جونم

من ایرانم و تو عراقی؛ چه فراقی چه فراقی

بگیر از دلم یه سراغی؛ چه فراقی چه فراقی

رو قلبم گذاشته چه داغی چه فراقی چه فراقی

اشکم روی ورق‌های لحوف

ریخت تا خوندم من از چشم حروف

زخمی کردن تنت رو با سیوف

میگن نیزه امونتو برید؛ زینب بی تو یه روز خوش ندید



آخرین نظرات

طالب خون خدا متی ترانا ونراک 

یابن مصباح الهدی متی ترانا ونراک

چه شود با تو کنم گریه سر قبر حسین

در مزار شهدا، متی ترانا و نراک

صبح جمعه ناله ام "این معز الاولیا"ست

میزنم تورا صدا متی ترانا و نراک

نیمه های دل شب کنار دیوار بقیع

دهم آهسته ندا متی ترانا ونراک

میزند تورا صدا از سر نیزه ها هنوز

سر از بدن جدا ،متی ترانا و نراک

چه شود ببینمت کنار بین الحرمین 

سر وجان کنم فدا متی ترانا ونراک

زخم قلب پسر فاطمه را مرحم نیست 

بی ظهورت ابدا ، متی ترانا ونراک

چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه 

سر راهی به گدا ، متی ترانا ونراک

چهره بگشا و زآینه خونین دلم 

زنگ محنت بزدا ، متی ترانا ونراک

میثم از خون خدا با تو سخن گفت بیا 

پسر خون خدا !متی ترانا ونراک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۰۸:۵۵

هرچه کردم تا ببینم روی ماهت را نشد
دیدن آن چهره ی زیبا نصیب ما نشد

حاجتم این بود زیر خیمه ات نجوا کنم
رسم عشق و عشق بازی، بازهم اجرا نشد

قدر یک ماه مبارک روی دستم حاجت است
عقده هایم در لیالی مبارک وا نشد

هر کجایی نامه ی اعمال ما را وا مکن
شیعه ای در معصیت مانند من رسوا نشد

بازهم جا ماندن و درد فراق و درد هجر
خواستم آیم به دشت کربلا اما نشد

کاروان ما نشد همراه تا باشم در حرم
دیدن شش گوشه ی ارباب رزق ما نشد

تا بیایی یادی از سقای زینب می کنم
آب را تا خیمه بردن قسمت سقا نشد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۲۹

للحزن مخلوق گلبج آه یا زینب

ابیا صبر تطوین دربج آه یا زینب

شجابیج علی درب سبی یم العفاف الزینبی

آه یا زینب آه یا زینب

یالّی چانت شوفتج حسره علی العیون

یارزانة فاطمه الگطعت بالظعون

  1. کل حجر مرّت یمّه یسأل اشلون
  2. من مشیت ما تزلزل حدرج الکون
  3. والّی نهبو استرچ و حرگوها لخدور
  4. اشلون ما مرّت علیهم نفخة الصور
  5. اشلون ما قامت قیامة *** بس یعلم
  6. واعله متنج جم علامه *** بس یعلم
  7. صبرج یکفّی چم نبی یم العفاف الزینبی
  8. للحزن مخلوق گلبیج آه یا زینب
  9. ابیا صبر تطوین دربج آه یا زینب
  10. شجا بیج علی درب سبی یم العفاف الزینبی
  11. آه یا زینب آه یا زینب
  12. الشاعر میرزه عادل الاشکنانی
  13. یمن مثلج بالخدر ما یحصل اثنین
  14. انتی وین و رفجة الرجال وغرب وین
  15. لو اسالف عن عفافیج ابتدی منین
  16. زینب و ما یعرفج غیر ***و حسین
  17. من عگب ذیج المعزّه و المهابة
  18. اشصار تالیه او تباتین بلخرابة
  19. یالّی ما نعقل مقامج های تالیه
  20. عالترب یصبح منامج های تالیه
  21. و بیدج تفرشین العبی یم العفاف الزینبی
  22. آه یا زینب آه یا زینب
  23. للحزن مخلوق گلبیج آه یا زینب
  24. ابیا صبر تطوین دربج آه یا زینب
  25. شجا بیج علی درب سبی یم العفاف الزینبی
  26. آه یا زینب آه یا زینب
  27. الناگه ذیج الجنتی تمشین ابظهرها
  28. اشلان ما ماتت یزینب من قهرها
  29. اعجبه عین الشمس ماغضت بصرها
  30. و هیه شافت طولج ایمرّ ابکترها
  31. واعله بن آدم ابد مامرّت ابّال
  32. بت علی تاگف اسیره ابمجلس الرجال
  33. ابها زمن نعقل کلشی او های ما ترهم
  34. ۰زینب اویّه الشمر تمشی اوهای ما ترهم
  35. عجبه یشوفج اجنبی یم العفاف الزینبی
  36. آه یا زینب آه یا زینب
  37. للحزن مخلوق گلبج آه یا زینب
  38. ابیا صبر تطوین دربج آه یا زینب
  39. اشجابیج علی درب سبی آه یازینب یم العفاف الزینبی
  40. آه یا زینب ما کو مثلج بالستر یا بت الاطیاب
  41. حتی وانتی بین اخوتج لابسة احجاب
  42. یالّی عمرج ماعبرتی عتبة الباب
  43. اشلان مشاج الدهر اویه الاجناب
  44. او ظلج المامرّه بیّن طوله عالگاع
  45. بان تالی والخدر عگب الگمر ضاع
  46. والگمر منّ الشریعه یوصلج صوته
  47. اینادی عذراً یالودیعه یوصلج صوته
  48. ادری اجیتی ابشاربی یم العفاف الزینبی
  49. آه یا زینب آه یازینب
  50. للحزن مخلوق گلبج آه یا زینب
  51. وابیا صبر تطوین دربج آه یا زینب
  52. شجابیج علی درب سبی  یم العفاف الزینبی
  53. آه یا زینب    
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۶:۳۱

ای داده بعصمت شرف و نام خدیجه

ای بسته بطوفت فلک احرام خدیجه

ای همسر پیغمبر اسلام خدیج

ای عصمت حق فاطمه را مام خدیجه

ای ختم رسل را ز شرف نور دو دیده

پیش از شب بعثت به محمّد گرویده

ای بر تو سلام آمده از داور هستی

بگذشته در آئین نبی از سر هستی

دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی

زیبد که بخوانند ترا مادر هستی

الحق که خدا، هستی خود را به تو داده

ام الّنجبا، فاطمه زهرا بتو داده

اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته

دین در کنف عزّت تو سایه گرفته

توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته

اخلاص ز حسن عملت پایه گرفته

همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده

پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده

تو در دل سختی به پیمبر گرویدی

هر بار بلا را به سر دوش کشیدی

بر یاری اسلام بهر سوی دویدی

بس زخم زبانها که ز کفّار شنیدی

ای قامت مردان جهان خم به سجودت

ای تکیه گه ختم رسل نخل وجودت

ای مکّه ز خاک قدمت خلد مخلّد

ای عصمت معبود و امید دل احمدi

اسلام بپا خواست و گردید مؤید

از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّدi

تا حشر خلایق که خدا را بپرستند

مرهون فداکاری و ایثار تو هستند

آن روز که پیغمبر اسلام شبان بود

در سینه او سرّ خداوند نهان بود

پیش از همه پیغمبرش بر تو عیان بود

ایمان تو پروانة آن شمع جهان بود

حق بر همه زنهای جهان سروریّت داد

با خواجة عالم شرف همسریت داد

زین واقعه زنهای قریش از تو بریدند

یکباره ز بیت الشرف پای کشیدند

با چشم حقارت به مقامت نگریدند

قدر و شرف و عزّت و جاه تو ندیدند

چشم و دلشان بود به سوی زر و سیمی

گفتند خدیجه شده مشتاق یتیمی

تنها نشدی همسر و دلدار محمّدi

در سخت ترین روز شدی یار محمّدi

در شدت غم گشتی غمخوار محمّدi

پیوسته دلت بود گرفتار محمّدi

در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ

باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ

آنروز که بر دخت نبی حامله بودی

همصحبت زهرات به هر قائله بودی

از غربتو از درد درونت گله بودی

بی همدم و بی یاور و بی قابله بودی

از درد ببالش گل رخسار بهشتی

گشتند ترا قابله زنهای بهشتی

برخواست فروغ ازلی از در و بامت

از چار طرف بوی خوش آمد به مشامت

زنهای بهشتی همه دادند سلامت

پروانه بدارالشرف عرش مقامت

گفتند مخور غم که چو ما خادمه داری

کی گفته تو تنهائی، تو فاطمه داری

این است که شیرینی جان در بدن تست

این جان جهان است و هماغوش تن تست

این یار بهر خلوت و هر انجمن توست

این است که در حاملگی همسخن تست

کی مثل تو از هستی خود چشم بپوشد؟

تا فاطمه از سینه او شیر بنوشد

آنروز که افتاد خزان در چمن تو

پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو

تا بوی گل احمدی آید ز تن تو

شد جامة پیغمبر اکرم کفن تو

با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد

بیمادری فاطمه، تنهائی احمدi

بردار سر از خاک و ببین همسر خود را

بنگر هدف سنگ سر شوهر خود را

بازآ و ببین اشک فشان دختر خود را

برگیر به بر دختر بی مادر خود را

بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است

برخیز که بی مادری فاطمه زود است

برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه

خانه شده غمخانه ای بانوی خانه

بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟

بی تو شده از هر مژه اش سیل روانه

پیغمبر اکرم ز غمت زار بگرید

خون است دل فاطمه مگذار بگرید

ای جامة احمد کفنت بر بدن پاک

کن بهر حسینت به جنان جامه ز غم پاک

تو بر سر دست نبی و او به سر خاک

سر تا به قدم چون گل پرپر شده صد چاک

«میثم» ز غم نور دو عین تو بگوید

تا صبح قیامت به حسین تو بگوید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۲۴

این آدرس برای اونهایی که آنتی ویروس ندارن میخوان نصب کنن 60 روزه است 

و اگر میخوان دو بازه نصب کنن و اگر انتی ویروس از شون ایمیل خواست میتونن بهش از این ایمیل های موقت بدن که انتی ویروس متوجه نشه که قبلا آنتی ویروس داشته نکته  مهم اینه که آنتی ویروس برای اولین بار بصورت تریل میده ایمل موقت temp email سرچ کنن تو اینترنت بالا میاد البته براتون دو تا شماره سزیال میگذارم که 30  روزه است

https://my.eset.com/refer-friend/KRV7538U این آدرس برای نصب که 60 روزه است

این هم شماره سریال 30 روزه  (30 فروردین 1400)    VP85-XTJS-57NA-UCKX-2NN4

     (30/01/1400/فروردین 30 1400)                       F4JJ-XSTS-MTRE-A5BU-HRTS

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۵۹

ای تن غرق خون آیا حسینی؟
زهرا و حیدر را تو نور عینی؟
قربان حنجر تو خواهر تو
ای گل خونین من کو سر تو؟
ای شهید ره حق کفنت کو؟
یوسف فاطمه پیرهنت کو؟
عریان روی خاک تیره فتادی
تن به زیر بار ذلت ندادی
سر جدا و تن تو پاره پاره
زخم تنت فزونتر از ستاره
یک جای سالم بر تنت ندیدم
عاقبت حنجر تو را بوسیدم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۳۵

سرود ولادت حضرت صاحب الزمان عج
شب دلای دیوونه
شلوغه بازم می خونه
هرکی عاشقه ، داره براتو
همراه ساقی میخونه
مستم مسته نگاه تو – نشستم سر راه تو
بدم ولی دوست دارم – منم غلام روسیاه تو
تو گل یاس و نرگسی ، به تن عالم نفسی
کلید قفل قفسی برگرد
چه مقامی چه شوکتی، طاووس اهل جنتی
همه ی عشق و عزتی برگرد
 
 
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
منکه سینه چاک توام
آقاجون هلاک توام
زیر پاهاتم ، یه نگاهی کن
میدونی که خاک توام
منم آقا بی تاب تو- پی نور مهتاب تو
چشمام و روهم میذارم- هرشب ببینم خواب تو
یابن الزهراء الی متی، احار فیک ای آقا
وارث تیغ مرتضی برگرد
کاش باشم تو سپاه تو ، زیر چتر نگاه تو
فدایی شم تو راه تو برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
 
داری دیوونم می کنی
داری بی خونم می کنی
بانگاهت از ، بین عاقلا
داری بیرونم می کنی
من قطره ام ودریاتو – من مجنونم ولیلا تو
آقایی برزاندته – همه بنده و آقا تو
میخونم من برای تو ، جون من بادفدای تو
فدای نوکرای تو برگرد
علمه شاه علقمه ، قنوت دست فاطمه
شیعه میگه بازمزمه برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا
 
روکعبه علم میزنی
پا به روی غم میزنی
می رسی و تو، بقیع دوباره
گنبدو حرم میزنی
دنیا زیبا میشه باتو – گره ها وامیشه باتو
امید آخر عالم – دردا دوا میشه با تو
آخرین حجت خدا ، وعده ی نصرت خدا
بیا با رخصت خدا برگرد
می خونه بحرین و یمن ، بیا ای مرد بت شکن
ریشه ی ظالمو بزن برگرد
یاصاحب الزمان آقا- الغوث و الامان آقا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۱۹

ولادت امام سجاد علیه السلام
نسیم آورَد بوی عطر بهاران
فضا گشته خرّم چو روی نگاران

سما سرخ تر از رخ لاله رویان
زمین سبزتر از خط گلعذاران

ملک مشک افشاند از عطر گیسو
فلک بر زمین بارد اختر چو باران

ندا می دهد مرغ شب لحظه لحظه
که روشن شده چشمِ شب زنده داران

جمال خدا را به بیت ولایت
بیایید یاران ببینید یاران!

عروس محمّد علی زاد امشب
ولیِ خدا را ولی زاد امشب
--
الا ای همه خلق عالم خدا را
خدا خوانده امشب شما را شما را

برآیید از پرده ی تیرگی ها
ببینید بی پرده روی خدا را

در آغوش فُلک نجات دو عالم
ببینید روشن چراغ هدا را

ببینید در لیله ی پنجِ شعبان
رخِ چارمین حجّتِ کبریا را

بگردید دور حریم جمالش
ببینید هم مروه را هم صفا را

امام شهیدان که جان است جان را
گرفته در آغوش، جان جهان را
--
دل عالمی بسته بر تار مویش
ز شمس الضحی بُرده دل ماهِ رویش

حیات است مرهون عین الحیاتش
بقا قطره ای کوچک از آب جویش

تو گویی که از صبح روز ولادت
دمد وحی صاعد ز نای گلویش

ننوشیده می، ساقیان بهشتی
فتادند مستانه پای سبویش

نبرده است تنها دل دوستان را
که دشمن بوَد کشته ی خلق و خویَش

'خصالش محمّد کمالش محمّد
'جلالش محمّد جمالش محمّد
--
سلامُ علی آلِ طاها و یاسین
به این خُلق و این خوی و این عزّ و تمکین

رخش مُصحف فاطمه، حُسن، قرآن
پُر از «قدر»و«واللیل»و«والشمس»و«والتین»

درود الهی بر آن خُلق نیکو
سلام محمّد بر آن خوی شیرین

نماز از خضوعش به پرواز آید
دعا از نفس های او بسته آذین

به سجاده اش آسمان آورد سر
به ذکر دعایش خدا گوید آمین

سلام خدا بر خضوع و خشوعش
قیام و قعود و رکوع و سجودش
--
درود خداوند حی جلیلش
به قدر و کمال و جمال جمیلش

عجب نیست در مسلخ عشق و ایثار
اگر بوسه بر دست آرد خلیلش

عجب نیست کز عرشه ی عرش اعلا
طواف آرد از چارسو جبرئیلش

سلاطین غلامش، خواتین کنیزش
طوایف مریدش، قبایل دخیلش

حجر شاهد عزت و اقتدارش
هشام ابن عبدالملک ها ذلیلش

بسا تخت شاهی فرو رفت در گل
کجا حاکم گِل شود حاکم دل؟
--
«هشام» استلام حجر تا نماید
در آن ازدحام خلایق نشاید

نه قدری که از وی شود قدردانی
نه کس بود تا کس بر او ره گشاید

به ناگاه دیدند آمد جوانی
که پیوسته او را حَجر می ستاید

گشودند حُجّاج از چار سو، ره
که آن شاهد حسن یکتا بیاید

یکی خواست تا سر به پایش گذارد
یکی رفت تا جان نثارش نماید

یکی گفت نامش چه باشد هشاما
- حسد را نگر- گفت: نشناسم او را
--
به ناگه «فرزدق» خروشید در دم
که: این است نجل رسول مکرم!

تو چون می کنی در مقامش تجاهل؟
من او را به از خویشتن می شناسم

نماز است بی او گناه کبیره
ثواب است بی او خطای مسلّم

تعالیم اسلام از اوست جاری
قوانین توحید از اوست محکم

چراغی است بر قله ی آفرینش
امام است بر جمله ی خلق عالم

سلام و رکوع و سجود است از او
قنوت و قیام و قعود است از او
--
امامی است کو را امم می شناسد
کریمی است کو را کرم می شناسد

صفا، مروه، مسعی، حجر، حجر، زمزم
طواف و مطاف و حرم می شناسد

بیابان مکه، منا، خیف، مشعر
سماوات و لوح و قلم می شناسد

زمین می شناسد، زمان می شناسد
عرب می شناسد، عجم می شناسد

یم و قطره و ماه و خورشید، او را
به ذات الهی قسم می شناسد

سلام خدا بر اَب و جدّ و مامش
مسلمان بود هر که داند امامش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۹ ، ۰۰:۳۲

شد روان روح از پیکرم یا رب
می رود میدان اکبرم یا رب

روح و ریحانم، ای علی جانم

ای همه هستم، رفتی از دستم
دیده بر سروِ قامتت بستم

جان به کف داری، ترک سر کردی
گوییا دیگر بر نمی گردی

میوه ی قلب و جان شیرینم
لحظه ای برگرد تا رخت بینم

می شود خاموش محفل لیلا
آه و واویلا از دل لیلا

روح و ریحانم، ای علی جانم

ای زخود رسته، دل به حق بسته
من پدر هستم، قدری آهسته

روح و ریحانم، ای علی جانم

گریه کن ای چشم، ناله کن ای دل
یک تن تنها، این همه قاتل

روح و ریحانم، ای علی جانم

تو رَوی میدان، من به همراهت
گریم از بهر عمر کوتاهت

روح و ریحانم، ای علی جانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۲۳


دیگر دلم به سیر چمن وا نمی‌شود 
دیگر نشاط، هم نفس ما نمی‌شود 
حتی اگر مسیح، طبیب دلم شود 
دارد جراحتی که مداوا نمی‌شود 
موسی اگر کند گذری سوی کاظمین 
دیگر روان به وادی سینا نمی‌شود 
از زخم‌های سلسله چون یاد آورم 
زنجیر شعله از جگرم وا نمی‌شود 
یک تن نگفت سلسله در آن سیاه چال 
درمان زخم گردن مولا نمی‌شود 
حبس و شکنجه، قعر سیه چال و سلسله 
این احترام یـوسف زهرا نمی‌شود 
گویی که آن ستمگر حق ناشناس را 
جز با شکنجه عقده دل وا نمی‌شود 
معصومه تسلیت که نصیب تو بعد از این 
دیـگر زیـارت رخ بـابا نمی‌شـود 
مولای من کسی است که در حبس سال‌ها 
غـافل دمی ز حی تعـالی نمی‌شود 
"میثم"هر آنچه بر سر عبد خدا رود 
عبد خداست، بنـدۀ دنیـا نمی‌شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۹ ، ۱۱:۲۹